آتیه صبوری

قصه و خاطرات کودکانه

آتیه صبوری

قصه و خاطرات کودکانه

ای بازی

آی بازی بازی بازی

دارم میرم به بازی

بازی قایم موشک

با پیشی ناز کوچک

چشم میذارم همیشه

تا پیشی قایم بشه

پیشی جونم قشنگه

کوچیک اما زرنگه

قایم میشه زیر تخت

یا میره روی درخت

هرجا بره پیشی جون

زودی میادش بیرون

چونکه منو دوست داره

تنهام نمیگُـــــــــذاره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد